همشهری آنلاین_ مریم قاسمی: آنقدر به هنر نمایش و استندآپ کمدی علاقه داشت که از هر فرصتی استفاده میکرد تا کارهای بامزهای را که بلد است به معرض نمایش بگذارد. «سمیه پناهی» تعریف میکند که پسرش خیلی در خانه تمرین میکرد و وقتی او و همسرش متوجه علاقه ایلیا به این هنر شدند، تصمیم گرفتند به دنبال رشد استعدادش بروند.
تنها پسر خانواده با اینکه ۶ سال بیشتر نداشت، اما برای اینکه به هدفش برسد از هیچ کوششی فروگذار نبود. «ایلیا دهقان» اکنون ۹ ساله است و بهعنوان کوچکترین کمدین استندآپ، پلههای موفقیت را یکییکی طی میکند. وقتی به محله شادآباد میرویم و سراغ خانه ایلیا را میگیریم، متوجه میشویم همه او را میشناسند و میدانند که یک کودک خلاق در محله آنها زندگی میکند.
خانواده ایلیا او را به کلاس بازیگری کانون فرهنگی و هنری کودکان و نوجوانان «هدایت» در محله شادآباد بردند. پس از مدت کوتاهی مدیر کانون آنقدر به ایلیا اعتماد کرد که از والدینش خواست تا در جشنواره تابستانی بوستانها برنامه اجرا کند. ایلیا دهقان برای نخستین بار سال۱۳۹۶ در بوستان آزادگان برای ۳هزار تماشاگر برنامه اجرا کرد و حاضران به مدت نیم ساعت به تماشای هنرش نشستند.
- اجرا در بوستانها تا مجریگری
مادر ایلیا تعریف میکند: «با نخستین اجرا همه ترس و دلهره ایلیا از بین رفت و بارها در جشنها و مناسبتها به بوستانها رفت و مردم را خنداند. او در بوستانهای بزرگ منطقه ۱۸ اجراهای زیادی داشته است، به همین دلیل اهالی وقتی او را در کوچه و خیابان میبینند، سراغش آمده و ابراز محبت میکنند و اگر شده عکس یادگاری هم با او میگیرند. بعد از آن بود که ایلیا را به مناطق مختلف شهرداری بردیم و کارهایش را معرفی کردیم تا اینکه تماس گرفتند و از پسرم برای اجرای برنامه دعوت کردند. او حالا بیش از ۱۰۰ اجرا در کارنامهکاری خود ثبت کرده است.»
«علی دهقان» پدر خانواده در ادامه صحبتهای همسرش میگوید: «از صداوسیما هم تماس میگرفتند و ایلیا را دعوت میکردند تا برنامه اجرا کند. بسیار حس خوب و شادیبخشی برای ایلیا بود. او با اجرای زنده در برنامه «خاله شادونه» اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف مانند راهپیمایی ۲۲بهمن از شبکه امید و افق بهعنوان مجری، هنر خود را بیشتر نشان داد. ایلیا اکنون مجری برنامه کودک «ورجه وورجه» است و با شبکه پویا هم همکاری میکند و داستانهای کودکانه با صدای ایلیا کتاب صوتی میشوند و دراختیار شبکه پویا قرار میگیرد. از زمانی که بچههای محله برنامههای او را در تلویزیون تماشا میکنند سعی میکنند با او دوست شوند و از تجربیاتش استفاده کنند.»
- دفتر خاطراتی برای خوب زندگی کردن
ایلیا بازیگر هم هست و در فیلمهای «دستهای کوچک روزگار»، «خیابان بازی»، «نظر کرده» و «سربار» هنرنمایی کرده است.
ایلیا از پدر و مادرش یادگرفته تا درکارهای خیرخواهانه مشارکت کند. او عضو خیریهای است که بیشتر برای سالمندان آسایشگاهها و معلولان خدمات میدهد. او در هر مناسبتی به آنجا میرود و در جمع این افراد قرار میگیرد و با اجرای برنامه دلشان را شاد میکند. خودش در اینباره میگوید: «دلم برای رفتن به خانه سالمندان و اجرای برنامه غنج میرود. بعد از اینکه با مرکز نگهداری معلولان آشنا شدم و برای آنها اجرا کردم حس خوبی داشتم و الان دوست دارم برای دلخوشی آنها هرکاری که از دستم برمیآید انجام دهم.»
ایلیا که تا همین چند سال پیش اجازه نمیداد کسی با اسباببازیهایش بازی کند، حالا اسباببازیها و وسایلش را به مراکز بهزیستی میبرد و با بچههای معلول بهزیستی بازی میکند و اسباببازیها را به آنان هدیه میدهد. او همه اینها را در دفتر خاطراتش مینویسد و برای دوستان هممحلهای و همکلاسیهایش تعریف کند تا آنها هم کار خوب انجام دهند. دوستان ایلیا از او قول گرفتهاند که این بار که به مرکز بهزیستی معلولان رفت، آنها هم با اسباببازیهایشان بروند و با معلولان بازی کنند.
- زمانی برای جمع شدن بچههای شادآباد
پدر ایلیا میگوید: «سال گذشته ایلیا به دلیل اجراهای زیادی که داشت و چهرهاش در شبکههای مختلف تلویزیون نشان داده میشد، کمی مغرور شد، اما توانستیم این عادت بد را از او دور کنیم. او را راهنمایی کردیم و چند نمونه موفق را به او نشان دادیم تا الگویی مناسب داشته باشد. حالا طوری شده که بچههای محله شادآباد دوست دارند ایلیا وقت خالی داشته باشد تا برای آنها نمایش اجرا کند و از او یاد بگیرند.»
متن همه استندآپها را خود ایلیا مینویسد و قبل از هر چیزی چند بار آن را برای پدر و مادرش اجرا میکند. عید امسال هم یک برنامه به نام «کروناز» از شبکه پویا پخش شد که ایلیا در اجرای آن نقش داشت. این برنامه از شبکه ۲ سیما هم روی آنتن رفت. پدرش میگوید: «وقتی دیدیم که ایلیا استعداد دارد، هرکاری از دستمان برآمد برای او انجام دادیم. دلمان نمیخواست او در آینده حسرت بخورد که چرا دنبال علائقش نرفته است.»
- در مدرسه گروه تئاتر تشکیل دادم
ایلیا گاهی اوقات نمیتوانست به مدرسه برود چراکه مدام برای اجرای برنامه به نقاط مختلف شهر و کشور میرفت، اما همیشه شاگرد ممتاز بود. خودش در اینباره میگوید: «قبل از تعطیلی مدرسهها به خاطر کرونا، خانم معلم اجازه میداد به خاطر اجرای برنامه در کلاس حاضر نباشم، اما تلاش کردم بهترین شاگرد کلاس باشم تا از من راضی باشد.»
او گروه تئاتر در مدرسه تشکیل داده است و قرار بود دههفجر امسال در مدرسه یک نمایش کمدی موزیکال اجرا کنند که به خاطر شیوع ویروس کرونا، تمرینهایشان لغو شده ولی امیدوار است این بیماری هرچه زودتر از بین برود و بتواند با دوستانش این کار را انجام دهد. او فارغالتحصیل دانشکده شبکه امید هم هست و ۱۵۰ ساعت کلاس آموزشی را گذرانده و همکلاسی افراد بزرگسال بوده است. پدر خانواده میگوید: «چون سن و سال ایلیا پایین بود، همه تصور میکردند که موفق نمیشود، اما اینطور نبود و حتی نمرهاش بالاتر از همکلاسیهای دیگرش شد.»
نظر شما